جناب استاد سلام علیکم ورحمه الله
میشود از رصد کردن به بصیرت وبینش گذز کرد واین بصیرت و بینش را به مخاطب سرایت داد و
یا اینکه صاحب چشم با بصیرتی یافت و اورا امام ورهبر قرارداد وانگاه درچیزهایی که چشم میبیند وگوش میشنود و قدرت تمیبر درتشیص ندارد به چشم و گوش و فهم ان پیشوا درا ین امور اقتدا کرد و بیان اورا تکرار نمود وبه گفتار او استناد
ونباید به اشاره وکنایه هیزمی بر اتش فتنه نهاد و باید بیم ان داشت از دودی که ممکن است از راه رصد از دور به چشم رخنه کند وقدرت دید رابکاهد وخدای نکرده چشم را اسیب جدی رساند که خوب نتواند ببیند .
صاحب چنین بصیرتی هجرت کرده میفرماید : همه ما جز یک نفس خودکامه و خودخواه و مغرور که جز به خودش و راحتش و شهوتش و لذتش ومقام و شهرتش و... به هیچ چیز دیگر فکر نمیکند صاحب چیزی نیستیم واگر اقتضا کند حاضریم برای اطاعت امر این یگانه مولایمان جهانی را به اتش و خون بکشیم هر چیزی را فدا کنیم وپشت کنیم وپا زنیم به هرچیز وهرکس و هر فکر وهر چیز .
این اقتضا برای بعضی ها پیش امده است وبرای چشمهایی که باز باشند به وضوح روشن است .
ایدئولوگ ولایت فقیه از ولایت فقیه جانانه دفاع میکند مادامی که او قائم مقام ان باشد !
اگر قرار باشد من قائم مقام نباشم و ولی فقیه امر کند که در امور سیاسی دخالت نکنم وبه کار علمی بپردازم ان ولی فقیه دیگر ولی فقیه من نیست اصلا از ولایت عزل میشود ودر گذر زمان از ائمه کفر در نظر من بدتر ومنفورتر .
اگر ولی فقیهی مرا که عضو شورای نگهبان بودم پست و مقام مهمتری ندهد از چشمم می افتد وپشیزی ارزش ندارد دیروز میگفتم مخالفت با رهبری ورود در ولایت شیطان است ولی امروز میگویم ولی فقیه در مسیر شیطان است امروز در نظر من ائمه کفر و نفاق بیش از ولی فقیهی این چنینی ارزش دارند
. دیروز که در مسند ریاست دیوانعالی کشور به عنوان بالاترین مقام قوه قضاییه نشسته بودم نظام و ولایت فقیه و... بالاترین ارزشهایم بود ولی امروز که از همه مناصب جدا افتاده ام دیگر امروز نه نظام را قابل دفاع نمیدانم و نه رهبری را شایسته .
دیروز که فرمانده تسخیر لانه جاسوسی و انقلاب بزرگتر از انقلاب اول بودم و جزء صاحب نامان نظام برا یم نظام بود ولی امروز چی ؟
دیروز که با همین اعضای شورای نگهبان وهمین قانون اساسی بعنوان رئیس جمهور از دست رهبری حکم تنفیذ را دریافت نمودم خادم رهبری و پای بند قانون اساسی بودم و فریاد برمی اوردم که هرگونه سخنی که به تضعیف قانون اساسی منجر شود خیانت به ملت است واگر امروز با همین قانون خواسته من عملی نشد و مرا از صحنه های اسم ورسم و زر و زور کنار زدند دست در دست سر سخت ترین دشمنان نظام قرار میدهم وشعار انها را فریاد میزنم .
دیروز که که بر کرسی ریاست مجلس نشسته بودم حکم حکومتی رهبر را با چه شوری علم کردم واز رهبری چه حمایتها
که نمیکردم ولی امروز که از مجمع تشخیص هم استعفا ء کردم ومحلی یه من ندادند دیگر رهبر رالایق امام جماعت هم نمیدانم وحاضر نیستم پشس سر او نماز هم بخوانم. ومن که تا دیروز کلمه امام وراه امام از زبانم نمی افتاد امروز حاضرشدم در روز قدس که شکی ندارم یادگار ان امام است شعاری بدهم که خواسته اشغالگران قدس شریف است
دیروز که منتخب همین کسی بودم که امروز رهبراست چه خدمتهای مخلصانه ای که به این نظام و رهبر نکردم وچه دفاع جانانه ای از نظام و رهبری و...وقتی کنارم زدند بیست سال صیر کردم خون جگر خوردم امروز به صحنه امدم تا قانون را اجرا کنم واز قانون گریزی پیش گیری کنم در چارچوب نظام و با رای شورای نگهبان و بر اساس قانون اساسی وارد شدم وقتی دیدم که خبری از بازگشت به صحنه منصب نیست وباز باید به کنجی بروم و گوشه ای بنشیم وبخون دل خوری ادامه دهم به یک باره قانون اساسی و اصل نظام ورهبری و همه چیز را زیر پا گذاشتم اتش و خون به پا کردم با دشمنان خونی اسلام و نظام هماهنگ وهم شعار شدم تا شاید به هر قیمتی شده به صحنه خدمت به نظام و کشور برگردم وبرکرسی منصبی نشینم .
این ها بعضی از اقتضاهای پیش امده برای بعضی از اشخاص سرشناس است
برای خیلی ها هم هنوز چنین اقتضاهایی بوجود نیامده است
کافی است رهبری درحکمی که میدهد بجای ایه الله به یکی سهوا بنویسد حجه الاسلام یا به جای تعریف خدای نکرده به ضعفی اشاره نماید ووای به ان روزی که به یکی از این صاحب منصیان مدافع سرسخت نظام واسلام و ولایت فقیه و قانون اساسی حکم کند که شما بهتر است ازسیاست کنار یکشید وبه امر دیگری بپردازید
انوقت خواهید که بسته به ظرفیت طرف بعد از مدتی دید او کلا عوض میشود عقیده و کلامش و رفتارش کاملا عوض میشود تا جایی که بعضی بهت زده میشوند ومیگویند که این واقعا فلانی است ؟!
اگر تاریخ را ویا لااقل تاریخ بعد ازانقلاب اسلامی را به دقت بررسی کنید و بخصوص افکار وعقاید و نوشته ها و سخنرانی ها
وروزنامه های مربوط به همه اشخاص سرشناسی که امروز در جرگه مخالفین سر سخت نظام ورهبری قرار گرفته اند
از اغاز تا امروز مرحله به مرحله به دقت بررسی کنید متوجه خواهید شد که
نظام وقانون اساسی عوض نشده رهبری هم تغییر فکر و رویه نداده است یک چیز عوض شده وان موقعیت وجایگاه
وارزش و قداست و قدرت و شهرت و...چنین اشخاص سرشناس است واگر خوب بررسی کنید متوجه خواهید شد هرگاه ان شخص بر مسند ریاست بوده است بهره ور از مواهب ان سخت ودو اتشه از رهبری و نظام و ولایت فقیه جانبداری کرده است وچون کنار رفته داست سست شده است و دوباره وقتی برگشته به مواضعش عدول نموده است اگر هم نیشی در دوره منصبداری زده است گذرا و بخاطر عدم رضایت کامل به ان مقام بوده و در سر سودای جایگاه بالاتری می پرورانده است (
چه خوب است جوانی پیدا یشود و کار بسیجی بکند و تاریخچه زندگی افراد سرشناس برگشته از رهبری و نظام را بررسی کند و نوشته ها و ممصاحبه ها و موضع گیریها وموقعیتهای شغلی هر یک را بصورت منظم و سال به سال تدوین کند تا بهترین نوشته و اثر برای روشن شدن اذهان بدون غرض و مرض در قضاوت صحیح فراهم شده باشد )
این اقایی که امروز برریاست قوه مجریه تکیه زده است واین قدر خادم ملت است و رابطه اش با رهبر یقول خودش رابطه پدر وپسری ونوکر مردم است و مردمی و ساده زیست و جز ء بهترین یاران نظام و رهبر است هنوز در اول راه است مشایه فلانی است در دوره ای که ریاست دولتی را بعهده داشت که رئیس جمهورش رهبری فعلی بود بگذار این 4 سال بگذرد از دولت ومجلس وقوه قضاییه و... کنار بیفتد ان وقت ببینید میتواند این بیست سالی که این
یکی طاقت اورد او طاقت بیاورد و اتشی که این افروخت ان نیفروزد بی انصافی است اگر حال فعلی این دو راببینیم یکی را تمجید ودیگری را توبیخ و سرزنش کنیم
عکسهای ان یکی را که 8سال از صحنه کنار رفت در روز های اغاز دوره اول ریاست جمهوری نوکر مردم و دیدگاه اورا در باره او ببینید وبا موضع فعلیش مقایسه کنید .
انچه در طول این سی سال گذشته از انقلاب اسلامی پیش امده است درسی بسیار خوبی برای انهاست که معرفت نفس را در کتب انسانشناسی جستجو میکنندا نها که در حوزه ودانشگاه در راه شناخت نفس به تفحص وتحقیق مشغول هستند است ودرسی است برای همه هرعام وخاص که خطر نفس و نفسانیت را بیشتر ملتفت باشند و بفهمند این که گفته اند دشمن ترین دشمن انسان دشمن خانگی اوست یعنی چه ؟مصادیق حضور نفس و نفسانیت را در چهره اشخاص سر شناسی
که امروز زبان انها فهم انها وبیان انها وقلم انها به اسم اسلام وخدمت به ملت وکشور همراه دشمنان سرسخت واصلی اسلام و انسانیت و امت شده است ببینند وبه فکرشناخت راه نجاتی از افتادن در این ورطه ناشناخته و خطرناک بیفتند
استاد عزیز وگرامی
جز برای معدود و انگشت شمار افراد خود ساخته وتهذیب یافته نفس و نفسانیت قبله تام وتمام است ما یک ولی مطلق فقیه داریم وان نفس اماره و خودخواه فزون طلب و شهوت پرست و دنیا طلب ولذت دوست است که ازهر درد ورنج و سختی بیزار است اگر یکی به قلم یا به بیان یا حرکتی و رفتاری اشوبی یه پا کرده است واتشی بر افروخته است برای انست که به شرایط و موقعیت برتر وزندگی بهتر و راحتتری دست یابد و نام ونشانی وشهرتی ومنصبی و دنیای بهتری و... برسد اگر قرار باشد از ان زندگی قبلی و راحتی و ازادی که داشته است هم بیفتد هرگز حاضر نیست قدمی برای ادامه این مسیر بردارد این فقط مجاهد صابر فی سبیل الله است که رنج و ستم وشکنجه رژیم ستم شاهی را در سخت ترین شراایط تحمل میکند واز منش و روش خود بر نمیگردد چون او برای فداشدن برای راحتی وازادی دیگران اماده شده است البته ممکن است یکی در مقطعی از زندگی به مقام چنین مجاهدی
برسد و ودر زمانی هم که به منصب رسید نفس اورا در توجه به دنیا سخت فریفته کند واسیر خود نماید که دیگر حاضر نباشد فداکاری کند وتحمل رنج وسختی در راه هدف نماید
بنابراین انکه برای مطرح بودن مشهور بودن و حضور یافتن در دولت ومجلس و ... به منظور خدمت گزاری به اسلام و کشور وملت وولی فقیه پرچم فتنه ای را برافراشته است انتظار حضور در زندان و محرومیت از زندگی که لااقل قبلا داشته است ندارد و این تغییرمحیط زندگی خود از بدترین شکنجه های جسمی و روحی است شکی نیست که نفس خود بخود برمیگرددواو را به رفتاری وا میدارد که اور از این وضع بدتری که پیش امده است نجات دهد و بر این اساس پشت با میزند باز به همه کس و همه چیر حتی به اثار قلمی خود و ومدیران ارشد خود چون او مدیری بالاتر از نفس ونفسانیت خود نمیشناسد وقتی قرار باشد نفس به ولی فقیه پشت کند پشت کردن به دیگران که بسیار سهل تر است
ازین رو در خلوت زندان نفس در درون خودش راه حل مناسب را به او نشان میدهد وخط مشی برون رفت از این وضعیت را تبیین می نماید
هر کس نفس ونفسانیت را بشناسد تعجب نمیکند از این تغییر ناگهانی فکر و راه ورسم و عملکرد وانکه نداند که این موجود
خبیث و دشمنترین دشمن خانگی ادمی چه حیوان بس خطر ناک ومکار وموذی است به دنبال دلیلی میگردد تا این تغییر را توجیه کند وبه ذهن ان که نفس ونفسانبت را نمی شناسد اموری چون شکنجه تبانی وعده ووعید وازین قبیل میاید ولی حرکات وسکنات و قول و ... شواهد مستدل و قاطعی بر اثبات این دعاوی را حتی برای مدعی اقامه نمیکند ولا اقل شک همچنان برایش باقی میماند حقیقتا چه شده است این چرخش ناگهانی وغیر منتظره براستی چگونه رخ داده است
برای انها که نفسانیت را می شناسند پاسخ این سئوال مطرح که:کدام مقام عالی جمهوری اسلامی است که اگر ولی فقیه اورااز مقامش عزل کند و به او حکم کند که به عنوان ولی به تو حکم میکنم که از هر گونه پست ومقام به دور باشی ومثلا به عنوان یک طلبه یا استاد در حوزه ودانشگاه معلمی کنی و او این حکم راهمانند حکم تنفیذ ببوسد و تا اخر عمر صادقانه همانطور که در منصب قبلی کار میکرد خدمت کند و ضد نظام وضد ولی فقیه ونشود وبدتر اینکه دیر یا زود همنوای با دشمنان سر سخت اسلام و ملت وکشور نگردد تعیین کننده و راهگشاست .
خوش بود گر محک تجربه اید به میان -------- تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
این محک به بعضی خورده است ونتیجه بیشتر سیه روزی به بار امده است وبه اکثریت هم این محک نخورده تا معلوم بشود حقیقتا چه کاره اند .
خدای متعال عاقبت همه ما را به خیر ختم فرماید امین
کلمات کلیدی:
عروس و عروسک
عشق بچه عروسک است و عشق بابای بچه عروس
واین هردو عشق مقدس است و محترم
بچه رانباید سرزنش کرد که چرا نمیفهمی که این عروسک بازیچه است بابا ترا به این سرگرم کرده است تا خودش به عروس بپردازد جر وبحث هم جز اوقات تلخی و اعصاب خرد کنی فاید ه ای ندارد وقتی رشد کند وجوان 18 ساله شود
دیگر حاضر نیست به عروسک سرگرم شود وعشقش عوض میشود دیروز عروسکش را نشان این وان میداد و با چه عشقی شانه به زلفش میزد و چه با حرارت اورا میبوسید ولی امروز عشقشش عروس است دختر جوان و زیبا جای بوسه عوض میشود حالا دیگر دست دختری را میگیرد وبه دوستان دخترش مینازد وبافخر باد وفیس گاهی دست بر گبسوانش
میکشد و گاه لب بر لبش وچه عشقی میکند که نپرس نه دیگر او هرگز عروسکی را نخواهد بوسید وهیچگاه دستی بر سر زلف هیچ عروسکی نخواهد کشید هرچند زیباترین عروسکها را برایش بخری که چشمک برنند اواز بخوانند و برقصند بچه بزرگ شده است رشد کرده است فهمیده است عروسک ارزش عشق ورزیدن ندارد ولی عروس چی
حالا اگر دیدی یکی بین عروس و کتاب دومی را انتخاب میکند وبه عروس توجه نمیکند اوبجای عروس و عروسکش حالا کتابهای درسی دانشگاهیش را همه جا طوری پهن میکند که دیگران بفهمد که او رشته فلان درس میخواند اگر درمحیط وب باشد علم و کمالات علمی خود را در قالبها و شکلها عرضه میدارد چه میفهمی ؟ جای عروس و عروسک با کتاب عوض شده است اگر تازه دامادی عروس ایستاده بالای سرش را که نگاه به او هر جوان مجردی را بهوس می اندازد ودلش را پاک میبرد نگاه هم نمیکند واگر نگاه هم بکند اثری در او نمیگذارد چی جای عروس با کتاب و درس وبحث علمی عوض شده است
حالا اگر یک دانشجوی نخبه وممتاز دانشگاه معتبر ی در اخرین سال تحصیل با معدل عالی دانشگاه را رها میکند وبه جنگ با مهاجم ودفاع کشور و ملت میرود و جانباز شیمیایی میشود وسالها با رنج و درد و سختی و زخم زبان و نیش دوست ودشمن مقاومت میکند و پس از سالها به شهادت میرسد جای چی عوض شده
چه عشقی وچه بهجتی در ایثار و فداکاری واز خود گذشتگی هست بچه مشغول به عروسک و یا پسر غرق در عشق به یک دختر یا دختر سخت فریفته وعاشق یک پسر کدام میتوانند بفهمند که فداشدن در راه زندگی دیگران یعنی چی من لباسهایم را دز سرما ی زمستنان در میاورم و باان روشنی ایجاد میکنم تا قطار به توده سنگ بر نخورد و برای عده ای درد ورنج و عذاب فراهم نشود
جر و بحث و جدل چه سود دارد با متوقف در عروس وعروسک و درس ومشق وفهم وکتاب وشعر وهنر وغیره .بنابراین اکنون شاید متوجه شده ای که :
تا رشد ندهی فکر عوض نشود و تا فکر عوض نشود رفتار وگفتار و کردار تغییر نمی کند یعنی چی
با بچه دعوا کنی اخرش قهر میکند وباچشم اشک الود بخواب میرود وجز نفرت چیزی بد ست نمی اری
با جوان دعوا کنی که خوب این دختر عشق توست چرا دستش را گرفته ای و دور میگردانی چاقو میخوری وزخم بر میداری
دختری را سرزنش کنی که چرا عروسکت را به این وان نشان میدهی وبا خودت به همه جا میبری بگذار در خانه بماند
(در وب خود نشانش بده لااقل چرا انرا پیام میکنی خواهی شنید عشقم کشیده تاکور شود هر انکس که نتواند دید )
فقط یک راه داری وان هم دست به اقدامی بزنی که او بفهمد که میتواند رشد کند ومرتب بالا و بالاتر بیاید دوره عروسک بازی و با عروس رقصی و دوست پسر ودختر فخری وعشق وعاشقی های رایجش را کوتاه کنی تا با این رشد هم عروسک و عروس و هم کتاب و هم هنر و شعر وموسیقی و ذوق همه را ببیند وهیچک کس را سرزنش نکند وبا احدی
نزاع ننماید و خدای را شکر کند که بحمدالله از بچگی به پیری رسیده است ودعای پدر ومادرش که الهی پیر شی
مستجاب شده است ان وقت نه فقط از تو متنفر نمیشود بلکه ترا بهترین دوست و رفیق وشفیق خود می بیند
دوست خوبم شنیده ای که تامرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
میتوانی به وب ها سر بزنی ودرون خانه هارا ببینی و حرف وحدیث وعکس وشعر ومقالات و لوگوها و... رانگاه کنی واگر مدیری زحمت کشیده و مطلبی را در پیامرسان گذاشته است زحمت تو کم شده است تا مصداق عروس و عروسک وغیره را مشاهده کنی و به راحتی بیینی هرکی کجاست از نوزاد تازه متولد شده تا پیر دم مرگ را میتوانی در این وبلاگها پیداکنی ولی مواظب باش به
کسی خرده نگیری ببین وبگذر واگر پیری یافتی درخواست دوستی با اوده وتقاضای تبادل لینک کن که با پیران نشستن و برخواستن و دل دادن ودل ستاندن دوره طفولیت و کودکی وخردسالی و جوانی و میانسالی را کوتاه تروبی خطرترو کم ضررتر میکند وکمال همنشین اثر خودش را میگذارد
نه اینکه بروی وتجسس کنی و عروسک بازان و عروس ذ لیلان و کتابخوانان و کتاب نویسان و غیره را بر انداز کنی که این کار سودی ندارد
ولی خودت را میتوانی برانداز کنی وببینی که بین دوره نوزاد ی وکمال پیری کجای کاری در چه عشق و عاشقی هی سرت درچه سودایی است با کی وباچی خوشی و چه چیز میتواند اشکت را دراورد گرفتن عروسکی یا جواب رد دختر و پسری
یا نیافتن حل معضل علمی عدم توفیق درورود به دانشگاهی ویا شنیدن صدای مظلومی ودیدن رنج محرومی و مشاهده فقر مستمندی
ویا فراق از جمال جمیل ان معشوق یگانه ای که همه عشقها سایه مجازی عشق به اوست انگاه تصمیم بگیری و حرکت کنی
تا زود پیر شوی( چون پیر درخانه هم پستانک وشیشه وهم عروس وهم عروسک دارد هم کتاب وکتابخانه پستانک را به وقت در دهان شیر خوار مینهد و عروسک را به وقت به بچه چند ساله اش
میدهد وخود مشغول عروس میشود پرده ها کشیده نیکوترین لباسهاش پوشیده وشاد ترین اهنگ نواخته تاصدای بوسه هایش در میان موسیقی گم شود وبدن عریانش را حتی جماد ونبات وحیوانات نبینند شب تا سحر به عشق محبوب عروسش را مینوازد و سحر به محبوبش می پردازد صبح تا نزدیک عصر هم به عشق محبوبش در بوستان کتب سیر میکند وجمال جمیل مکتوب حبیبش را می نگرد واگر امر جهاد وفداکاری پیش امد همه را گذاشته ولباس رزم پوشیده پیش قدم خط فداکاری و ایثار میشود اشکش را میتوان در اورد ولی نه با گرفتن عروسک
وازین قبیل امور و...)
واگر میتوانی ازپیری هم بگذر و قبل از روز مردنت بمیر
تا به این حدیث شریف جامعه عمل پوشی موتوا قبل ان تموتوا (قبل ازانکه مرگ بسراغتان اید بمیرید )
کلمات کلیدی: